پارت۹....me and you

‌‌


‌‌جین:خب این بطری رو میچرخونیم

*ی دور چرخوندن افتاد به ات و کوک*

_:جرعت یا حقیقت؟

+:حقیقت

_:دوست پسر داری..یا عاشق کسی هستی؟

+:دوست پسر ندارم..ولی عاشق یکیم

*ی دور دیگم چرخوندن افتاد به جین و جیمین*

جیمین:خب ورد واید هندسام جرعت یا حقیقت

جین:جرعت

جیمین:جرعت داری تا ۱‌هفته فقط خونه تمیز کن بدون استراحت

جین:یاااااا پدصگگگ‌ بدن هندسامم خسته میشه اونوقت

جیمین:دیگه به من ربط نداره

*ی دور دیگه چرخوندن افتاد به نامجون و ات*

نامجون:جرعت یا حقیقت؟

+:حقیقت

نامجون:اسم کسی که عاشقشی چیه؟

+:اوممم....خب...جئون جونگ کوک

همه:اوووووو

ت:به به مبارکه

ویوکوک:
وقتی که ات اسم منو گفت از هیجان منفجر‌ شدم و اتو بغل کردم

+:*خجالت*

_:من بیشتر عاشقتم

+:*بچه ذوب شد*

ه:دو کبوتر عاشق*خنده*

*دوروز بعد*

ویوادمین:
امروز ی فنساین داشتن که اتم قرار بود باهاشون بره..تو فنساین پسرا همیشه میومدن و به ات شماره میدادن کوکم دیوونه میشد
که بعد چند نفر ی پسر رفت پیش ات..*علامت پسره/..*

/:وای چقد خوشگلی

+:مرسی..توهم

/:میشه باهم دوست باشیم؟

_:نه نمیشه*جدی..بچم حسودیش شده*

/:ولی من نمیخوام دوست پسرش باشم اوپا فقط ی دوست عادی

_:نه خیر..ات مال منه و قرارم نیس با کسی دوست بشه

+:کوک*آروم*

/:اوپا..من این سوال رو از ات پرسیدم..نظرت چیه؟

+:خب..من نمیدونم..تو هروقت خواستی بیا فنساین اون موقع باهم بیشتر صحبت میکنیم

/:حتما..دوست دارم..خدافظ
*رفت*

_:یعنی چی که دوست دارم..گوه میخوری که دوسش داری..اون دوست دختر منه نه تو*حسود کیوت*

+:آقای جئون حسود..من فقط متعلق به توعم نه کسی دیگه..پس لطفا دیگه جوش نزن*خنده*

_:هوفففف نخندددد*کیوت*

+:کیوت*زیر لب*

_:شنیدم

+:گفتم بشنوی آقای جئون کیوت*لبخند*


بعد چند ماه ات رسمی عضو هشتم گروه بی تی اس شد*گوه خورد*..و فعالیتشو شروع کرد..بعد قبولی ات تو گروه هم ات و کوک نامزد کردن و قراره روز تولد ات ازدواج کنن...


پایانننننن🦭🤍

















دیدگاه ها (۱۱)

عه..۸۰۰تایی شدیممم

شات=شاتلایک=لایک

پارت۸...me and you

پارت۹....من مال توعم

سرنوشت "p,26...بدنم مور مور شد و این از نگاه بچه ها مخفی نمو...

"سرنوشت " p,23...هوفف بالاخره ی نفس راحت از دست این دختر کشی...

*وقتی می‌رید برای تولد دوست اونا لباس بخرید و ات هم یه لباس ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط